|
یادته یه روز بهــم گفتی هر وقت خواستی گریه کنی بـــرو زیر بارون که نکنه نا مـــردی اشکاتو ببینه و بهت بخنده گفتم: اگه بارون نبود چی؟ گفتی : اگه چشمای قشنگه تو بباره آسمــونم گریش میگیره گفتم:یه خواهش دارم هروقت آسمون چشمام خواست بباره تنهــام نذار گفتی: چشم .حالا امروز من دارم گریــه میکنم اما آسمون نمیباره توهم اون دور دورا ایستــادی و بهــم میخنــــدی.... نظرات شما عزیزان: [ دو شنبه 14 مرداد 1392
] [ 17:17 ] [ رضاخطر ]
|
|
[ طراحي : 9pars ] [ Weblog Themes By : 9pars ] |